فردوسی سرودهٔ خود و منبع آن را چندین بار «نامه»، «نامهٔ باستان»، «نامهٔ خسروان»، «نامهٔ شهریار» و از این دست نامیده، اما در هیچجای، آن را «شاهنامه» یا در تنگنای وزن، «شهنامه» نام ندادهاست. تنها در یک بیت از هجونامه «شهنامه» آمدهاست. اما همهٔ آثار منظوم و منثور در آن روزگار را — که دربردارندهٔ پادشاهی ایران از کیومرث تا یزدگرد بود — بیشتر «شاهنامه» خواندهاند و نام منبع فردوسی هم «شاهنامهٔ ابومنصوری» بود. گذشته از اینها، منابع پس از فردوسی، اثر او را «شاهنامه» نامیدهاند و در همهٔ دستنویسهای آن و برگردان عربی بنداری نیز، نام آن «شاهنامه» آمدهاست. با نگرش به این نشانهها و اینکه «شاهنامه» برگردان پارسی «خداینامگ» در پهلوی بوده، گمانی برجای نمیماند که نام این کتاب «شاهنامه» بودهاست
منبع و تاریخ سرایش
فردوسی نخستین کسی نبود که به آفرینش رزمنامهٔ ملی ایران دستزد. پیش از او مسعودی مروزی بخشی از شاهنامه را به نظم سرودهبود.[۲] او شاهنامهٔ خود را در بحر هزج سرودهبود که این بحر بر پایهٔ چارچوب وزن بحر عربی رجز ساخته شدهبود. از شاهنامهٔ مسعودی تنها سه بیت بهجا ماندهاست.[۳] دقیقی نیز پیش از فردوسی بهنظمدرآوردن داستانهای ملی ایران را آغاز کرد، اما کار او ناتمام ماند تا اینکه فردوسی آن را به پایان رساند.[۴]
بهگمان فراوان، فردوسی در سرودن شاهنامه تنها از یک منبع تدوینشده بهره برده و آن، شاهنامهٔ ابومنصوری بودهاست. آغاز سرایش شاهنامه پیرامون ۳۶۷ ه.ق بودهاست. پیش از آن، داستان «بیژن و منیژه» را سرودهبود که با بهشمارآوردن این سالها، او ۳۵ سال از عمر خویش را بر سر سرایش شاهنامه گذاشتهاست.[۵] او سرانجام ویرایش نخست شاهنامه را در سال ۳۸۴ ه. ق، سه سال پیش از برتختنشستن محمود، بهپایان بُرد.[۶][۷] و ویرایش دوم کتاب را نیز در ۲۵ اسفند سال ۴۰۰ ه.ق برابر با ۸ مارس ۱۰۱۰ م[یادداشت ۱] در هفتاد و یک سالگی بهانجام رساند:
چو سال اندرآمد به هفتادویک همی زیر بیت اندرآرم فلک!
تن شاهمحمودآباد باد! سرش سبز و جان و دلش شاد باد!
چُنانش ستایم که تا در جهان سخن باشد از آشکار و نهان،
مرا از بزرگان ستایش بود! ستایش وُرا در فزایش بود!
که جاوید باد آن خردمندمرد همیشه به کام دلش کارکرد!
همش رای و هم دانش و هم نسب چراغ عجم، آفتاب عرب!
سرآمد کنون قصّهٔ یزدگرد به ماه سپندارمذ روز اِرد،
ز هجرت شده پنج هشتاد بار به نام جهانداور کردگار!